هنوز تصورم از خونه
خونه ی اون روزاست که نیلوفرش بچه مدرسه ای بود
خونه اون روزا پویاتر بود جون داشت
یادم باشه این دفعه که میام دیگه به خودم نگم میرم خونه مثلا بگم میرم خانم مادر اقای پدر رو ببینم
میرزا سنجدک...برچسب : خاطره اسدی,خاطرة,خاطره حاتمی,خاطره پروانه,خاطره ها,خاطره به انگلیسی,خاطره دلبرکان غمگین من,خاطره,خاطرة قصيرة,خاطره چت, نویسنده : mirzasenjedoka بازدید : 10
برچسب : نویسنده : mirzasenjedoka بازدید : 13